گسترش تکنولوژیهای جدید ارتباطی و اطلاعاتی از دهه 70 به اینسو با پیدایش اینترنت رشد و شتابی بی نظیر بخود گرفت بگونه ای که بسیاری از اندیشمندان آن را نشانه ظهور دورانی جدید در جهان دانستند. به موازات این گسترش، تکنولوژیهای جدید هر چه بیشتر افراد را درگیر خود ساخته و روابط اجتماعی و ارتباطی در جوامع مختلف را بصورت بنیادین عوض کردند، به همین دلیل برخی مانند کستلز آن را جامعه شبکه ای نامیدند تا بتوانند دنیای جدید را توضیح دهند.
در حال حاضر نشانه عصر اطلاعات بیشتر در استفاده از اینترنت و آمار بالای افراد حاضر در آن که به فضای مجازی قدرت و تعین بی مانندی بخشیده است دیده می شود. در سال 2014 روند رشد کاربران اینترنت با شدت بسیار زیادی دنبال شد بگونه ای تعداد این افراد به بیش از 3 میلیارد نفر رسید، در واقع در حال حاضر 42 درصد از کل افراد جهان به اینترنت دسترسی دارند که نسبت به سال گذشته که این امار 35 درصد بوده است، 7 درصد افزایش داشته اند. از سوی دیگر محبوبیت رسانه های اجتماعی مانند سایت های شبکه اجتماعی، اپ های پیام رسان و ... باعث شده تا آمار کاربران این رسانه ها به بیش از 2 میلیارد نفر برسد. همچنین موبایل هوشمند در حال حاضر به یکی از اصلی ترین وسایل ارتباط به اینترنت تبدیل شده است. در سال گذشته میلادی ضریب نفوذ موبایل در جهان به بیش از 50 درصد رسید و تعداد ارتباطات موبایلی فعال از جمعیت جهان پیشی گرفت، علاوه بر این در سال گذشته اغلب افرادی که به اینترنت برای اولین بار متصل شده اند از طریق موبایل اینکار را انجام داده اند (کمپ، 2015). اعداد دیگری نیز که در این زمینه منتشر شده همین روند افزایشی را ثابت می کند و نکته جالب توجه رشدی است که این ارقام هر سال نسبت به سال گذشته پیدا می کنند.
در کشور ما نیز رشد اینترنت روند مشابهی را طی کرده است و مانند دیگر کشورها، در سالهای اخیر میزان استفاده از موبایل های هوشمند رو به فزونی گذاشته است. در حال حاضر تعداد کاربراین ایرانی 46 میلیون و 800 هزار نفر اعلام شده است (internetworldstats, 2015). این در حالیست که تعداد کاربران ایرانی در سال 2000، تنها 250 هزار نفر بوده است و طی مدت 15 سال رشدی فوق العاده را تجربه کرده است (همان).
طبق این آمار در حال حاضر ضریب نفوذ اینترنت در ایران بیش از 57 درصد است. از طرف دیگر استفاده از موبایل های هوشمند نیز برای اتصال به اینترنت و دیگر کاربردها، تبدیل به روند غالب شده است. در حالیکه در سال 1392 حدود 2 میلیون موبایل هوشمند در ایران استفاده می شد، این آمار تا پایان سال 1394 به 40 میلیون دستگاه خواهد رسید (دیجیاتو، 1394).
این گسترش تاثیرات فرهنگی ای نیز داشته و به نوعی به ایجاد و تبلور فرهنگ در فضای مجازی منتشر شده است. این فرهنگ نیر اقتضائات و ویژگی های خاص خود را دارد که در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره می کنیم.
فرهنگ در فاضی مجازی سیال است، در حالیکه فرهنگ در فضای واقعی ثبات دارد و دارای اجزایی دایمی است که باعث می شود بین اعضای فرهنگ های مختلف بتوان به راحتی تفکیک قائل شد اما فرهنگ در فضای مجازی از سیالیت و عدم ثبات برخوردار است. از اینجا به ویژگی بعدی فرهنگ در فضای مجازی می رسیم که تغییر پذیری است. فرهنگ در فضای مجازی در عین سیالیت، از خصلت تغییر پذیری بالایی نیز برخوردار است و علاوه بر این می توان گفت هر فرهنگی در فضای مجازی در تعامل نزدیک با فرهنگ های دیگر قرار دارد و به نوعی ما با فرهنگ های چندپاره که از ترکیب و امتزاج انواع فرهنگ ها بوجود آمده اند مواجه می شویم.
به اضافه، فرهنگ در فضای مجازی زمان و مکان ندارد. زمان و مکان بطور سنتی عناصری در نظر گرفته می شوند که مرزهای فرهنگ را مشخص می سازند و فرهنگ درون آنها شکل میگیرد اما دیگر در فضای مجازی این مرزهای محدود کننده وجود ندارند بنابراین فرهنگ قدرت بازی بیشتری پیدا می کند و نمایش آن گسترده تر می شود. در مجموع می توان گفت که فرهنگ در فاضی مجازی بیشتر به همه چیز بودن خود نزدیک می شود.
این گزارش در سال 2015 توسط الن هلسپر، الکساندر ون دورسن و ربکا اینون و با حمایت موسسه اینترنت آکسفورد، دانشگاه تونته و مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن انجام شده است.
این پژوهش با استفاده از دو روش کمی و کیفی انجام شده است. این گزارش تلاش می کند تا نتایج محسوس استفاده از اینترنت را در حوزه های اقتصاد، فرهنگ، اجتماع و روابط فردی مشخص کند.
مصاحبه های شناختی برای این پژوهش بین نومابر 2013 تا ژانویه 2014 در انگلستان و هلند با 25 شرکت کننده انجام شده است. این مصاحبه با هدف شناسایی شاخص های اندازه گیری نتایج محسوس بوجود آمده بر اثر استفاده از اینترنت برای استفاده در روش پیمایشی انجام شده است. در روش پیمایشی نیز ابتدا یک پیش آزمون و سپس آزمون نهایی انجام شده است.
آنها در این تحقیق به این نتیجه رسیدند که درگیری در یک فعالیت مشخص آنلاین ضرورتا به نتیجه محسوس آفلاین منجر نخواهد شد. همچنین محققان اعلام کردند که کسانی که در یکی از حوزه های پیش گفته به یک نتیجه مشخص رسیده اند ضرورتا در حوزه دیگر به نتیجه نرسیده اند.
نتیجه مهم دیگر این تحقیق این است که برای اینکه درگیری در یک فعالیت آنلاین به یک خروجی مشخص منجر شود مهارتهای دیجیتال ضروری هستند. البته باید ذکر کرد که محققان بین رسیدن به یک خروجی و رضایت از آن تفکیک قائل شده اند.
آنها رابطه رسیدن به یک خروجی بین این حوزه ها با یکدیگر و همبستگی پیرسون بین آنها را در شکل زیر نشان داده اند.
دیاگرام زیر نیز رابطه رضایت در رسیدن به یک خروجی بین این حوزه ها و همبستگی آنها با یکدیگر را نشان می دهد.
در نهایت دیاگرام های زیر چهار حوزه مشخص از نتایج را به همره حوزه های زیر مجموعه آنها ارائه می کنند که در تجقیق در مورد اینترنت بسیار می تواند موثر و مفید واقع شود.
نقطه قوت این پژوهش در جامع و کامل بودن آن است. این پژوهش رابطه بین رفتار آنلان و آفلاین را نشان داده که در بسیاری از تحقیقات می تواند بکار آید. همچنین محققان در سایت مربوطه تمام اطلاعات راجع به این تحقیق را قرار داده اند که هم بعنوان یک کار آموزشی می تواند مورد استفاده قرار گرفته و هم از ابزارهای اندازه گیری آن می توان در تحقیقات دیگر استفاده کرد.
در این پست گزارش جمعیت شناختی کاربران رسانه های اجتماعی در سال 2012 را که توسط مرکز تحقیقات پیو در ایالات متحده انجام شده ارائه می کنم. این گزارش توسط Maeve Duggan و Joanna Brenner ارائه شده است. آنها در این گزارش اعلام می کنند که جوانان بیشتر از دیگران به استفاده از رسانه های اجتماعی اصلی تمایل دارند. همچنین این تحقیق نشان داد که کاربران اینترنت که زیر 50 سال سن دارند به استفاده از همه انواع سایت های شبکه اجتماعی علاقه دارند در حالیکه زنان بیشتر از مردان به حضور در این سایت ها علاقمندند. افراد ساکن در مناطق شهری نیز بیشتر از کاربران مناطق رستایی به استفاده از این سایت ها علاقه دارند.
این گزارش همچنین نشان می دهد که تعداد کاربران توئیتر از نومابر 2010 تا زمان انجام تحقیق دوبرابر شده است. در واقع 16 درصد کاربران اینترنت از توئیتر استفاده می کنند. افراد زیر 50 سال یا آنهایی که بین 18 تا 29 سال سن دارند بیشتر احتمال دارد که از توئیتر استفاده کنند. همچنین کاربران اینترنتی که در مناطق شهری زندگی می کنند بطور معناداری بیشتر از دیگر کاربران در توئیتر حضور دارند.
پینترست هم 15 درصد از کاربران اینترنت را جذب خود کرده است. سفید پوست ها، جوانان، تحصیلکرده ها، افراد با درامد بالا و زنان بیشتر تمایل به استفاده از این سایت دارند. پینترست بیشتر در بین افراد با رده سنی 18-29 و 30-49 محبوب است. زنان 5 برابر مردان علاقه به حضور در این سایت دارند که بیشترین تفاوت بر مبنای جنسیت در حوزه این سایت هاست.
اینستاگرام هم 13 درصد از کاربران اینتر را در آن زمان به خود جذب کرده بود. زنان نیز بیشتر از مردان به حضور در این سایت علاقه داشتند.
اما فیسبوک پربازدیدکننده ترین سایت شبکه اجتماعی بود که حدود دو سوم کاربران بزرگسال اینترنت عضو آن بودند. زنان بیشتر از مردان علاقه به استفاده از این سایت داشتند و فیسبوک عمدتا در بین جوانان محبوبیت داشت.
نکته جالب در این گزارش توجه به تفاوت های جمعیتی مختلف در استفاده از سایت های شبکه اجتماعی است. همچنین برخی سایت ها مانند پینترست در ایران کاربر کمتری دارند که دلایل آن می تواند موضوعی برای تحقیقات داخلی باشد.
این پست به معرفی و تحلیل گزارش استفاده از تلفن همراه هوشمند در سال 2015 در ایالات متحده اختصاص دارد. این گزارش توسط موسسه تحقیقات پیو منتشر شده و در سایت این موسسه قابل دسترسی است.
داده هایی که در این گزارش مورد تحلیل قرار گرفته اند از دو نظرسنجی که در نوامبر 2014 انجام گرفته به اضافه تحقیق پیمایشی در مورد نقش تلفن همراه هوشمند در زندگی کاربران که در بین 2188 نفر از دارندگان تلفن همراه هوشمند توسط موسسه پیو در اکتبر 2014 انجام شده، بدست آمده است.
این تحقیق نشان می دهد که حدود دو سوم از مردم آمریکا صاحب تلفن همراه هوشمند هستند و حدود 19 درصد آنها در درجات مختلف به تلفن همراه هوشمند خود برای آنلاین شدن و ارتباط با دیگران تکیه می کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که 7 درصد از آمریکایی ها بشدت به تلفن همراه هوشمند خود برای آنلاین شدن وابسته اند. این درحالیست که 7 درصد از مردم آمریکا از وسایل سنتی مانند کامپیوتر و مودم و ... بی بهره اند اما در عین حال از تلفن همراه هوشمند برای اتصال به اینترنت استفاده می کنند.
همچنین 48 درصد از آمریکایی ها عنوان کرده اند که مجبور شده اند بنا به دلایل مختلف در زمانهای متفاوت اتصال گوشی خود به اینترنت را قطع کنند. علاوه بر این بیش از نیمی از آمریکایی ها از تلفن همراه هوشمند برای گرفتن اطلاعات در مورد سلامت و همچنین انجام کارهای بانکی استفاده می کنند. همچنین 68 درصد مردم آمریکا بطور معمول از تلفن همراه هوشمند برای اطلاع از آخرین اخبار بهره می برند در حالیکه 33 درصد آنها این را تنها راه با خبر شدن از اخبار عنوان کرده اند.
اغلب کاربران آمریکایی، تلفن همراه هوشمند را وسیله ای رهایی بخش، کمک کننده معمولا با ارزش می دانند اما عنوان می کنند که این وسیله همواره ضروری نیست.
در مورد کاربرد تلفن همراه هوشمند نیز این تحقیق نشان می دهد که 97 درصد دارندگان تلفن همراه هوشمند در آمریکا از آن برای ارسال پیام استفاده کرده اند. پس از این اتصال به اینترنت، تماس صوتی و تصویری، ای میل، سایت های شبکه اجتماعی، تماشای ویدئو و گوش دادن به موسیقی در رده های بعدی قرار گرفته اند.
همچنین این تحقیق نشان می دهد که استفاده کنندگان جوان بیشتر از تلفن همراه هوشمند برای گریز از خستگی، اجتناب از مواجهه با دیگران و قتن به جایی دیگر بهره می برند.
این تحقیق اهمیت روزافزون تلفن همراه هوشمند را نشان می دهد، استفاده های متفاوت از این وسیله ازوم توجه بیشتر به آن را خاطر نشان می سازد و همچنین به یاد ما می آورد که جای چنین تحقیقاتی در کشور ما خالیست. علاوه بر این، استفاده شدید از این وسیله ابعاد و آثار اجتماعی و روانی مختلفی دارد که در پست های بعد به تحقیقاتی که در مورد آنها انجام شده است خواهم پرداخت.
پیدایش اینترنت به پررنگ تر شدن آنچه که اکنون با نام فضای مجازی می شناسیم منجر شد. گرچه فضای مجازی معانی فلسفی عمیقی دارد و حتی میتوان آن را به اشتراک بین الاذهانی افراد نیز تعبیر کرد اما با بوجود آمدن اینترنت و فراگیر شدن آن حالا دیگر تقریبا هرجا نامی از فضای مجازی برده می شود اذهان به سمت اینترنت می چرخد. اینترنت تقویت کننده فضای مجازی بود و باعث شد تا این فضا هرچه قدرتمند تر شود تا جایی که امروزه دیگر آن را فضایی جدا از واقعیت و طفیلی آن نمی دانند، بلکه اندیشمندانی نظیر عاملی (1382) معتقد به دو جهانی شدن ها هستند و تاکید می کنند فضای مجازی به موازات فضای واقعی وجود دارد.
یکی از مسایل مهم و مطرح در این حوزه فرهنگ و تغییرات آن است. فرهنگ در فضای واقعی بیشتر بعنوان فرهنگ مکان محور در نظر گرفته می شد و حالا در فضای مجازی اعتقاد بر مکان- فضا محور بودن فرهنگ است. این دو گونه از فرهنگ از نظر اصول موضوعه با یکدیگر تفاوت هایی دارند که در ادامه به آنها می پردازیم. اما پیش از آن تعریف ما از اصول موضوعه چیست؟
هر علمی مشتمل بر شماری از قضایاست که اثبات آنها در آن علم امکان پذیر نیست، اما مجموعه قضایایی که در آن علم اثبات می گردد، در آغاز متکی به آن قضایای اثبات نشده است. چنین قضایایی در آن علم خاص، اصول موضوعه به شمار میروند.
با این تعریف به سراغ تفاوت های فرهنگ مکان محور و مکان- فضا محور از نظر اصول موضوعه می رویم.
اولین تفاوت این دو در وابستگی صرف فرهنگ در فضای واقعی به مکان است. این امر نتایج مهمی برای فرهنگ دارد، بعنوان مثال تا زمانی که فرهنگ در بند زمان محصور بود امکان تبادل فرهنگی بین جوامع بسیار سخت بوده و تقریبا نشدنی می نمود. فرهنگ مکان محور فرهنگی تک بعدی است که دیدگاه های رقیب را نه تنها نمی پذیرد که حتی امکان بروز و شکل گیری آنها را نیز فراهم نمی کند. در این فرهنگ عناصر بومی و محلی که وابسته به جغرافیای خاص هستند نقشی بسیار مهم پیدا می کنند. برعکس با مکان- فضا محور شدن فرهنگ این موارد کمرنگ شده و فرهنگ ها براحتی توسط فرهنگ های رقیب به چالش کشیده می شوند.
مکان ثابت است، پس فرهنگ مکان محور فرهنگی ثابت و ایستاست در حالیکه فرهنگ مکان- فضا محور سیال است. فرهنگ مکان- فضا محور بدلیل سیال بودن خود ویژگی تعاملی و چند بعدی بودن می یابد و در واقع دیگر نه با یک فرهنگ که با فرهنگ ها مواجه می شویم. فرهنگ ایستا و ثابت مکان محور موجب بروز و پیدایش عصبیت ها می شود، در حالیکه فرهنگ مکان- فضا محور بیشتر به سمت گفتگو و تعامل گرایش دارد.
یکی از ویژگیهای اساس فرهنگ مکان- فضا محور تعاملی بودن آن است. فرهنگ مکان محور فی نفسه نمی تواند تعاملی باشد، اما با اضافه شدن بعد فشا به فرهنگ و سیال شدن آن، تعاملات بین و میان فرهنگی افزایش پیدا می کنند. اینگونه تعاملات خود موجب دموکراتیزه شدن فرهنگ می شود. فرهنگی که در زمانی اصلا دیدگاه رقیبی برای خود متصور نبود حالا در کنار فرهنگ های متفاوت زیست مسالمت آمیزی را تجربه می کند. اینها همه به بالاتر رفتن قدرت انتخاب افراد می انجامد، در حالی که در فرهنگ مکان محور انتخابی برای انسان ها وجود نداشت و آنها بایستی با همان فرهنگی که از بدو تولد در بطن آن بزرگ شده اند به زندگی ادامه دهند در فرهنگ مکان- زمان محور می توانند به فرهنگ های دیگر گرایش پیدا کرده و یا حتی از هر کدام از فرهنگ های موجود عناصری را برگزینند.
بعنوان مثال یک فرد ایرانی پیش از پیدایش فرهنگ مکان- فضا محور تنها باید در فرهنگ موجود و براساس هنجارهای آن زندگی می کرد. مثلا باید حجاب خود را رعایت می کرد، شعائر دینی را بجا می آورد، برنامه های خاص تلویزیون را می دید و حق انتخابی دیگر نداشت اما حالا یک شهروند ایرانی می تواند عناصری از فرهنگ های مختلف را برگزیند. مثلا یک خانم محجبه می تواند به تماشای فیلم های هالیوودی بنشیند یبا فرد دیگری همانطور که به مسجد می رود و شعایر دینی را بجا می آورد در تلفن همراه خود کلیپ های خنده دارد و فان از آنسوی جهان را تماشا کند.